تاریخ

تاريخ
دوازدهم مرداد پارسال شما كجا بوديد؟ يازدهم چطور؟ دوازدهم مرداد 25 سال پيش كجا بوديد؟ اون روز چيكار كرديد؟ چرا يادتون نمي‌آد؟ پس اين عددها و شماره‌ها مال چيه؟ مگه اين عدد رو- تاريخ رو مي‌گم- براي اين درست نكردن كه شما يادتون بمونه تو هر روزي چه كاري كرديد. نه براي اين نيست؟ پس به چه درد مي‌خوره؟

امروز يكي از روزهاي، سال هشتاده. دويست سال پيش يه روزي مثل امروز يكي برق رو اختراع مي‌كنه. صد سال پيش يكي دوربين فيلم‌برداري رو اختراع مي‌كنه. هشتاد سال پيش يه آدمي يه دوربين از فرنگ مي‌آره ايران. از پنجاه سال پيش، كلي آدم رفتن و كار با دوربين و تلويزيون رو ياد گرفتن. من از پنج سال پيش تا حالا دارم تو تلويزيون كار مي‌كنم. اينطوريه كه مي‌شه امروز تلويزيون رو روشن كرد و اين برنامه رو نگاه كرد. امروز يه روز خاصه، خوب حواسمون رو جمع كنيم. فقط امروزه كه مي‌شه يه كارهايي كرد. فقط امروز. امروز رو از دست نديم.

تاريخ براي اينه كه فرق روزها با هم معلوم بشه. تاريخ براي اينه حواسمون جمع باشه كه امروز چه كارهايي مي‌شه كرد كه روزهاي ديگه نمي‌شه كرد. امروز چندمه؟ شما چه كاري كرديد كه روزهاي قبل نمي‌شد كرد؟ نكنه امروز رو از دست دادين؟

هيتلر تو يه روز به دنيا اعلام جنگ كرد. فلمينگ توي يك روز پني‌سيلين رو كشف كرد. چنگيز تو يه روز ده‌هزار نفر رو سر زد. ايران و عراق توي يه روز باهم صلح كردن. توي يه روز خيلي كار مي‌شه كرد. تو يه روز مي‌شه نوزده ساعت خوابيد. مي‌شه بيست و چهار ساعت نشست و ذل زد به تلويزيون. مي‌شه هيچ كاري نكرد. مي‌شه تاريخ دنيا رو تو يه روز عوض كرد. كدومش بهتره؟ نمي‌دونم، ولي من شخصاً‌ ترجيح مي‌دم همه روز رو تلويزيون تماشا كنم تا به دنيا اعلام جنگ كنم.
مي‌گن تاريخ رو آدمهاي بزرگ مي‌سازن. سياستمدارها، مردان خدا، نويسنده‌ها، شاعرها، آهنگسازها، فيلمسازها، دانشمندها، مهندسها و محققها. چطوري مي‌شه كه يه روزي هزار سال پيش توي تاريخ ثبت مي‌شه، همه مي‌دونن دقيقه به دقيقه اون روز چي گذشته، ولي يه روزي مثل همين ديروز، هيچكي هيچي ازش يادش نيست.شايد كسايي كه بايد تاريخ رو مي‌ساختن تو يه همچين روزايي كم كاري كردن. اگه شما هم از آدمهايي هستين كه تاريخ مي‌سازين بلند شين برين سركارتون، هنوز براي امروز كار مفيدي نكردين!

باز هم يادتون نيومد پارسال دوازده مرداد چيكار مي‌كردين؟ هيچ مهم نيست! ولي يادتون باشه، امسال، دوازده مرداد يادتون نره چكار مي‌كنين. شايد يكي سال ديگه ازتون بپرسه. شايد از دوازده مرداد نپرسه، از يه روز ديگه بپرسه. من مي‌گم اگه هر روز سخت كار كنين، سال بعد از هر تاريخي ازتون بپرسن مي‌تونين بي‌معطلي بگين:”‌من اون روز سخت كار كردم!”

هیچ نظری موجود نیست: