روزي در زمستان مردي روحاني از يك مزرعه رد ميشد. مرد ديگري رو ديد كه آيينهاي در دست گرفته، روي برف كنار مزرعهاي نشسته و گريه ميكنه. از مرد پرسيد، كه چي شده. مرد با غم و اندوه زياد گفت:” خدا به من ظلم بزرگي كرده، وقتي آيينه رو ميبينم و يادم ميآد كه در گذشته چطور بودم و حالا چه قيافه و حالتي دارم، وجودم پر از افسردگي ميشه. كاشكي من يادم نمياومد در جواني چطور بودم.” مرد روحاني به دور دست خيره شد و بعد از لحظاتي لبخند زد وگفت:” ولي خدا لطف بزرگي به من كرده، هر وقت كه اين مزرعه رو ميبينم، يادم ميآد كه در بهار گذشته چطور بوده، خوشحال ميشم كه بهار آينده چه مزرعه قشنگي خواهم ديد!”
اين كارا براي سن و سال تو قبيحه! بده آدم به اين سن و سال اين كارا رو بكنه! اين كارا براي سن وسال تو سنگينه، بدنت نميكشه. اين لباس مناسب سن و سال تو نيست! اين حرفا به نظر شما راسته؟ واقعاً تا چه سني ميشه لباس رنگي پوشيد؟ تا سن 20 سالگي؟ يعني براي بيستسال و نيمهها ديگه بد ميشه؟ چرا بايد براي هر چيزي يه سن و سال دقيق بذاريم. اجازه بديم هر كسي تا اونجا كه قانون و عرف اجتماع اجازه ميده، جووني خودش رو خودش تعيين كنه. از ده سالگي همديگه رو آماده براي بازنشستگي نكنيم!
من يه عمه خانومي دارم كه تمام جوونياش رو صرف جمع كردن پول و خرت و پرت كرد. هر وقت بهش ميگفتن بابا اين چيزايي كه داري چرا استفاده نميكني؟ ميگفت اينها رو نيگر داشتم براي پيري-كوريام. اين عمه خانوم ما توي جوونياش نه خورد و نه پوشيد، مثل آدمهاي صد ساله زندگي كرد. حالا كه هفتاد سالش شده و همه چيز هم براي استفاده داره باز هم نميتونه استفاده كنه. چون هر چي كه ميخواد بخوره، دكترا بهش ميگن بده نبايد بخوري، هر چي كه ميخواد بپوشه، بچههاش بهش ميگن بده، به سن و سالت نميآد. حالا هم كه هفتاد سالشه مثل آدمهايي كه صد سالشونه زندگي ميكنه. بيچاره هيچ وقت جوون نبود!
جواني يعني نيروي تلاش، يعني نيروي كار. ولي آيا معنياش اينه كه وقتي پير شديم ديگه بايد كار و تلاش رو كنار گذاشت؟ آره! وقتي پير شديد بايد خودتون رو بازنشسته كنين، بايد بريد دنبال استراحت، بايد بيكاره بشيد! اينجا يه ولي داره، جواني هر كس دست خودشه، تا هر وقت كه دلتون بخواد ميتونين جووني كنين. من ميگم سن مهم نيست! واقعاً مهم نيست. اين به خودتون بستگي داره كه كي دلتون بخواد پير بشيد. تو سن ده سالگي؟ 20 سالگي؟ 100 سالگي؟ من كه دلم نميخواد هيچ وقت پير بشم. شما چطور؟
اين كارا براي سن و سال تو قبيحه! بده آدم به اين سن و سال اين كارا رو بكنه! اين كارا براي سن وسال تو سنگينه، بدنت نميكشه. اين لباس مناسب سن و سال تو نيست! اين حرفا به نظر شما راسته؟ واقعاً تا چه سني ميشه لباس رنگي پوشيد؟ تا سن 20 سالگي؟ يعني براي بيستسال و نيمهها ديگه بد ميشه؟ چرا بايد براي هر چيزي يه سن و سال دقيق بذاريم. اجازه بديم هر كسي تا اونجا كه قانون و عرف اجتماع اجازه ميده، جووني خودش رو خودش تعيين كنه. از ده سالگي همديگه رو آماده براي بازنشستگي نكنيم!
من يه عمه خانومي دارم كه تمام جوونياش رو صرف جمع كردن پول و خرت و پرت كرد. هر وقت بهش ميگفتن بابا اين چيزايي كه داري چرا استفاده نميكني؟ ميگفت اينها رو نيگر داشتم براي پيري-كوريام. اين عمه خانوم ما توي جوونياش نه خورد و نه پوشيد، مثل آدمهاي صد ساله زندگي كرد. حالا كه هفتاد سالش شده و همه چيز هم براي استفاده داره باز هم نميتونه استفاده كنه. چون هر چي كه ميخواد بخوره، دكترا بهش ميگن بده نبايد بخوري، هر چي كه ميخواد بپوشه، بچههاش بهش ميگن بده، به سن و سالت نميآد. حالا هم كه هفتاد سالشه مثل آدمهايي كه صد سالشونه زندگي ميكنه. بيچاره هيچ وقت جوون نبود!
جواني يعني نيروي تلاش، يعني نيروي كار. ولي آيا معنياش اينه كه وقتي پير شديم ديگه بايد كار و تلاش رو كنار گذاشت؟ آره! وقتي پير شديد بايد خودتون رو بازنشسته كنين، بايد بريد دنبال استراحت، بايد بيكاره بشيد! اينجا يه ولي داره، جواني هر كس دست خودشه، تا هر وقت كه دلتون بخواد ميتونين جووني كنين. من ميگم سن مهم نيست! واقعاً مهم نيست. اين به خودتون بستگي داره كه كي دلتون بخواد پير بشيد. تو سن ده سالگي؟ 20 سالگي؟ 100 سالگي؟ من كه دلم نميخواد هيچ وقت پير بشم. شما چطور؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر