عقل و دل

كيه كه بتونه به يه شمش طلا مثل يه قلوه‌سنگ نگاه كنه؟ كيه كه بتونه به يه اتوموبيل مدل بالا رو مثل يه درشكه نگاه كنه؟ كيه كه بتونه به يك زن زيبا مثل يك عكس منظره نگاه كنه؟ كيه كه بتونه به يك قصر مجلل، مثل يك انبار كاه نگاه كنه؟ ولي آدمهايي هستن كه مي‌تونن شمش طلا رو روي زمين ببينن و دست نزنن، كسايي هستن كه مي‌تونن ماشين همسايه رو ببينن و درش رو باز نكنن، كسايي هستن كه مي‌تونن يك زن زيبا رو ببينن و سرشون رو پايين بندازن، كسايي هستن كه مي‌تونن قصر رو ببينن و توي خونه محقر خودشون خوشبخت زندگي كنن. كسايي هستن كه مي‌تونن خودشون رو كنترل كنن!
دل آدم هوسبازه، هر چي كه مي‌بينه مي‌خواد. خوب و بد حاليش نمي‌شه. اينقدر به اين در و اون در مي‌زنه تا بالاخره يا تسليمت كنه يا تسليم بشه! ولي اين كه آدم وسوسه مي‌شه چيز بدي نيست. اين طبيعت آدمه. عصاره انسانيته. اگه دل كسي چيزي نخواد اون آدم ديگه نيروي زندگي تو وجودش نمونده. نيروي حيات هوسه، عطش به چيزهاي زيباست. اگه وجود نداشته باشه آدم مرده‌اس. توي جسم خودش پوسيده.
ولي تسليم شدن به هوسها يه چيز ديگه‌اس. مثل اين مي‌مونه كه به اسب ديوانه شلاق بزنيم يا بخواييم آتيش رو با نفت خاموش كنيم. سر سپردن به هوسبازي‌هاي دل هم يه جور مردنه. مرده‌اي كه از صبح تا شب مي‌دوه و خبر از مرگ خودش نداره!
دعا نكنين كه هوس چيزهاي بد نكنين. دعا كنين به شما قدرت بده، دنبال هوسهاي بد نريد. دعا نكنين كه خدا دوستهاي بد نصيبتون نكنه. دعا كنين خدا قدرت ترك دوستهاي بد رو به شما بده. دعا نكنين كه خدا چشم شما رو ببنده، دعا كنين كه قدرتي بهتون بده كه بتونين چشم به ناپاكي ببندين!
عقل آدم يه ترمز قابل اطمينانه. مي‌توني بهش اعتماد كني. اصلاً اين درسته كه اونقدر عقل ومنطقت به احساساتت بچربه كه هر وقت دلت خواست بتوني از بين چيزهاي مختلفي كه دلت مي‌خواد سالمترينش رو انتخاب كني. كسي رو بايد تشويق كرد، كه بتونه خواهشهاي نفساني‌اش رو مهار كنه، نه اينكه اونها رو بكشه!
به قول يه رام كننده اسب:” اسب ديوانه رو افسار بزن، نه شلاق”

هیچ نظری موجود نیست: